متخصصان میگویند: مصرف قهوه ضمن کاهش احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر، از شدت بیماری میکاهد.
بر اساس نتایج یک تحقیق جدید، مصرف روزانه قهوه میتواند پیشرفت بیماری آلزایمر را به تاخیر بیندازد یا علائم بیماری را کاهش دهد.
محققان تاکید کردند: این اولین تحقیقی است که رابطه مستقیم بین مصرف کافئین و تاثیر آن را روی بیماری آلزایمر نشان میدهد.
در یک آزمایش، محققان دریافتند وقتی به موشهایی که مستعد ابتلا به آلزایمر بودند، آب حاوی کافئین داده شد، پس از گذشت دو ماه، عملکرد ذهنی آنها در تستهای حافظه بهبود پیدا کرد و علت آن بود که با مصرف کافئین از میزان پلاکهای مخرب در مغز کاسته میشود.
قهوه در ایران
قهوه در در زمان صفویه، جای خود را در میان نوشیدنیهای ایرانی ها باز کرد و نمونهای است از ورود ایران به شبکه اقتصادی جهانی آن دوران. تا قرن نوزدهم که چای به نوشیدنی غالب مردم تبدیل شد، همچنان این ماده سیاه و تلخ بسته به منطقه جغرافیایی و طبقه اجتماعی، دوستداران خود را داشت.
امروزه نوشیدن انواع قهوه از جمله قهوه فرانسه، اسپرسو، کاپوچینو و قهوه فوری و شیرقهوه طرفداران زیادی پیدا کرده است. البته قهوه ترک به خاطرمحبوبیت میان ایرانیان ارمنی، از گذشته در میان مردم رایج بوده و به واسطه فال قهوه جایگاه خاص خود را داشته است.
امروز میتوانید در تمام کافیشاپها و قهوه سراها به راحتی این نوشیدنی نشاطآور را پیدا کنید. انواع گلاسهها از نوشیدنی های مورد علاقه مردم هستند.
1- به دلیل خاصیت نشاط بخشی قهوه، ضد افسردگی است.
2- نوشیدن یک فنجان قهوه در بسیاری از مواقع سردرد شما را برطرف میکند.
3- قهوه به دلیل داشتن مادهای به نام تانن از پوسیدگی دندان جلوگیری میکند.
4- تحقیقات 9 ساله ی دانشمندان ژاپنی نشان میدهد مصرف منظم قهوه به دلیل دارا بودن اسید کلروژونیک، خطر ابتلا به سرطان کبد را تا 49 درصد و مصرف نامنظم (گاهی اوقات) قهوه میتواند خطر ابتلا به سرطان کبد را تا 29 درصد کاهش دهد.
5- محققان هلندی به این نتیجه رسیدند که نوشیدن یک فنجان قهوه در طی روز، خطر ابتلا به دیابت را کاهش میدهد، زیرا ترکیبات موجود در قهوه از جمله منیزیم و پتاسیم، به سوخت و ساز قند در بدن کمک میکنند.
البته یادتان باشد نباید در مصرف قهوه زیاده روی کنید، زیرا دریافت بیش از اندازه ی کافئین باعث بیقراری، بی خوابی، تعریق و تپش قلب می شود. به علاوه، قهوه های معمولی که به شکل سنتی یعنی به روش دم کرده تهیه میشوند، اگر بیش از اندازه به مصرف برسند، میتوانند کلسترول خون را نیز بالا ببرند.
متخصصان تغذیه توصیه میکنند که نوشیدن آن را به دو فنجان قهوه ی دم کرده، یا سه فنجان قهوه فوری(نسکافه) در روز محدود کنید.
جهان نیوز
ترانه ای زیبا از سیما بینا به نام "بانو جان" با همخوانی مازندرانی
تازه ترین آلبوم موسیقی سیما بینا در چهار چوب سلسله برنامه های موسوم به «گل های صحرایی»، به تازگی در آلمان انتشار یافته است.
...وی با اشاره به ریشه ها و اصالت موسیقی مازندران، می گوید: «ترانه ها و نغمه های این سرزمین سرسبز، دارای شناسنامه و اعتبار تاریخی است و سینه به سینه تا به امروز حفظ شده است.
..«این سی دی، مجموعه ای است که دستاورد چهار تا پنج سال کار کردن با هنرمندان آن منطقه، تمرین روی آهنگ های آنها و حتی در ضمن این چند سال کنسرت هایی هم داشتیم، که بعضی قطعات را که آماده می شدند، در آن مجموعه کنسرت ها اجراء می کردم و بعد دیدم، مقام های اصیل و قدیمی آن منطقه بسیار جالب است، درواقع اگر انسان اینها را در بیاورد، بخواند، اجراء کند و معرفی کند، اینها هستند آن ویژگی آواز و موسیقی آن منطقه.»
...مجموعه موسیقی مازندران، می تواند حال و هوای موسیقی اصیل آن منطقه را، منتهی با صدای سیما بینا، بیان کند.
...در نواختن قطعات سازی و آوازی آلبوم «بانو جان»، جمال و جلال محمدی، علیرضا شیروانی و حنیف شهمیرزادی، نوازندگان سرشناس سازهای بومی و محلی مازندران، دست داشته اند.
منبع : هم آواز
" دریافت فایل صوتی"
مقاله ی زیر در مورد ریشه ی نام شهر ساری هست که بخش اعظمش حاصل پژوهش های استاد "اسداله عمادی" می باشد:"...بعدها ظهیرالدین مرعشی در کتاب « تاریخ طبرستان و رویان و مازندران » به روایت ایناسفندیار ، شکلی افسانهای داد و نوشت که فرخان بزرگ شهر ساری را به نام فرزندش، سارویه ساخته است. در سدهی کنونی این روایت افسانه ای کم و بیش پذیرفته شد . اکنون بسیاری بر این گماناند که نام ساری بر گرفته از نام سارویه است. عدهای دیگر نام ساری را برگرفته از نام سائورو میدانند....
اشپیگل شرق شناس آلمانی از دو قوم نام میبرد که در زمان هجوم آریاییها در اطراف ساری زندگی میکردند. او می نویسد :« دو طایفه در نواحی ساری کنونی و شهر قدیمی (( اسر مظ)) سکنی داشتند که دستهی اول به نام سائورو و د ستهای دیگر زائیریخا نام دارند». اشپیگل از دو قوم یاد میکند و به ریشهی ساری نمیپردازد. اسماعیل مهجوری، نویسندهی ((تاریخ مازندران)) به درستی چنین ادعا و چنین نسبتی به ساری توسط اشپیگل را رد می کند.
....در پژوهشی دیگر، مارکوارت، دانشمند آلمانی در کتاب ایران شهر، ساری را دگرگون شده ی کلمهی ساروی و شکل قدیمی تر آن زا سارئک یا سربوک می داند و نمونههای آن را در اصفهان (قلعهی ساروق یا ساری)، همدان (قلعهی سارو) و دیگر جاها یادآور میشود. حسین اسلامی در مقدمهی کتاب «دانشوران ساری» شهر ساری را همان زادراکرتا ، به معنی شهر زرتشت و یا ترکیبی از زا + درا+ کر ت به معنی شهری در کنار دریا میداند. حجازی کتاری بر این باور است که« ساری از دو جزء (سا)، و(آری ) ساخته شده است. جزء (سا )، از مصدر (سای) باستانی و به معنی آسودن و جزء (آری ) یا (آریه) به معنی ایران یا آریایی میباشد. ».
....در گمانه زنی دیگر ، پی تر ودلاواله که در زمان شاه عباس دوم به ایران سفر کرده و یکی از زیباترین سفرنامهها را نوشته است، واژهی اری را به معنای زرد می داند و می نویسد که « شاید علتش فراوانی در ختان پرتقال و مرکبات متنوع باشد»
....چند سده بعد، آلکساندر خودزکو که در زمان فتحعلیشاه به ایران سفر کرده است، در کتاب ((ترانههای محلی ساکنان کرانههای جنوبی خزر)) مینویسد : « با بررسی آثار جغرافییدان بزرگ یونانی ، اوزلی احتمال می دهد که واژهی ساری باید از واژهی ((زاریا)) به معنی زرد – سبز طلایی بدست آمده باشد» مجموعهی نشانههای فوق به ما کمک میکنند تا شهر زادراکرتا را برابر با ساری و این واژه را، یونانی شدهی زاریاگرد (شهر زرد – طلایی) بدانیم....."
در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگل ها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. گستره موسیقی مازندران تا حوزه های سمنان و دامغان و گرگان نیز می رسد. موسیقی مناطق مرکزی برپایه اصیل ترین و کهن ترین نغمه ها و ملودیهای چوپانی شکل گرفته است. محور اصلی موسیقی این بخش از سوی پنج مقام آوازی وزین و پرقدمت یعنی طبری بلند ، طبری کوتاه ، کتولی بلند، کتولی متوسط و کل حال و تعداد زیادی قطعه ساز چوپانی است ، مهمترین ساز در موسیقی شرق مازندران، دو تار است که ریشه در موسیقی ترکمنی و شمال خراسان دارد. سازهای رایج موسیقی غرب مازندران تا گیلان ، بیشتر نی و دهل می باشد. طالب طالبا در مایه سه گاه درآمد، امیری در مایه عشاق دشتی، کشتی مقوم در مایه درآمد افشاری ، عروس سوار کردن ، چوسما در رقص چوبی ، عزیز و نگار در گوشه دستگاه دشتی معروفترین آهنگ هایی است که نواخته می شود براساس روش پیشین و با توجه به واقعیت های موجود، موسیقی مازندران را به دو گروه عمده تقسیم می کنیم: موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین...
موسیقی با متر آزاد:
موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا می شوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نامهای گوناگون متجلی می شوند. متداول ترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از:
امیری Amiri: معروف ترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دل انگیز به تنهایی می تواند بیان کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری، شاعر بلند پایه مازندرانی عهد صفویه ، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا می شود. یک ایران شناس روسی، دورن، با همکارى میرزا شفیع نامی بخشهایی از آن اشعار را براساس روایت افواه گردآورى کردند و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشه های آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته است.
کتولی Katouli: از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژه ای دارد. مقام کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقی، قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در سه نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا می شود. علاوه بر امیری و کتولی، مقامهای ولک سری، توری (طبری) و طالبک (طالبا) را می توان نام برد.
طالبا: اشعار موزون این آواز، به نوعی داستان زندگی طالب آملی شاعر مازندرانی است، که با افسانه ها درآمیخته شده است و گویا بیشتر آن افسانه باشد . به هر حال این اعتقاد که ظن و گمان به آن وارد است وجود دارد که ستی النساء خواهر طالب، سراینده این اشعار است.
چاووش خوانی: نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده می شود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار می دهد. مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسائل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری می یابد.
موسیقی با متر معین:
در مازندران موسیقی هایی با متر معین به بیان ترانه هایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند. ترانه های مازندرانی با ملودی هایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان می کنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی می مانند. ترانه های اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص ، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسائلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیده اند.
نوروزخوانی: از موسیقی های متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت می دهند. نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار می روند و بدون همراهی ساز و صرفا به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا می کنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی می پردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی می شود.
......
دید مجنون دختری مست و ملنگ |